تو بمون تا من بمیرم |
چشمام از خاطره خیسه ، دلم از دلهره لبریز
یادگاری می نویسم روی سنگ قبر پاییز
از غروبی که تو رفتی ، تا طلوعی که ندیدم
نه تو از خودت گذشتی ، نه من از خودم بریدم
خسته از ترانه ها و گریه های شاعرانت
آی خدا بهم بفهمون من کجای این جهانم
دل تنهاییمو بشکن ، چشمه لحظه هامو تر کن
من با گریه هام می سازم ، تو با بی خیالی سر کن
از همون روز تولد ، قلب من گوشه نشین شد
بگو عاشقت نبودم ، نگو قسمت ما این شد
دل نکندی از غرورت ، تو که دیدی من اسیرم
قصه این جوری تموم شد ، تو بمون تا من بمیرم
نظرات شما عزیزان:
|
نویسنده: رضادولتی ׀ تاریخ: یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
|
|